در این یادداشت آمده است:

پیری “بی بصیرت” ! در آخر نامه ای نوشت:
سرِچشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گرفتن به پیل
قصه احمدی نژاد فراتر از هر دستگاه یا هر شخصی شده است است که بخواهد او را جمع وجور کند.

او سد ترَک خورده ای است که منتظر یک تهاجم و یا یک اغتشاش و… است تا همه آنچه را بعد انداز جهت روز هرگز نموده رها کند و حساب همه کسانی که با او مخالفت کردند و یا قدردان خدمات جناحی وی نیستند را برسد.

او همه کسانی را که؛ آبروی دینی و یا حکومتی و یا نظامی دارند و با “او نیستند” را، تا بی آبرو نکند، دست بردار نخواهد بود.

&quot/ ، سر چشمه شاید گرفتن به بیل…&quot، عده ای هنوز قربان صدقه احمدی نژاد م

دیدید که بعد از ناطق نوری و هاشمی و.. با آقاصادق لاریجانی چه کرد و امروز بدتر از آن را، با صورت حاج قاسم سلیمانی شروع کرده است.
و از طرفی؛
این از مبادی اولیه عقل سیاسی جناح اصولگراست که از بین بردن احمدی نژاد تقویت جدی جناح برابر است (همانطوریکه برطرف حصر تحت همین قاعده سیاسی ارزش قرار دارد) و لذا این کار را هرگز نخواهند کرد!

و از سوی دیگر خدمات شایان ایشان در از بین بردن شناسنامه انقلاب و مظلوم ثانی نظام و…، او را در بعضی مراکز “محبوب” قرار داده !
البته متاسفیم که؛
در قبال احمدی نژاد هر روز زیاد از قبل خریدار لوس بازی های وی می شوند یا با سکوت یا با ذکر آن ایام خجسته دولت نهم!، لذا بدون شرم تصریح می کنند: “درصورت بازگشت به گذشته بازهم به احمدی نژاد رای می دهیم”!

بله او مانند فرزند ایست که هر چه ادا و اصول در می آورد مادرش زیاد قربان و صدقه اش می رود!

این نیست مگر سیطره “فردگرائی” در جناح اصولگرایان.
تعارف نداریم؛ اصولگرا و اصلاح طلب را عبرتی مورد نیاز است که؛ مهم را “حق و حقیقت” دانسته و در تار “فردگرائی” گرفتار نشوند و نشویم.

در این یادداشت آمده است: پیری “بی بصیرت” ! در آخر نامه ای نوشت: سرِچشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل قصه احمدی نژاد فراتر از هر دستگاه